به نام آن کسی که حضورش همیشه در قلبم موجب آرامش و افزون شدن توانم برای رسیدن به راه حق می کند
به نام خدا
به نام خدا
ماه رمضان شد ، ماهی که در آن می گویند خدا رحمت های بی کران خود را بی هیچ مزد و مواجبی به روی بنده های خود سرا زیر می کند و تمامی توبه های بنده های گنهکار خود را بی هیچ قید و شرطی می پذیرد . به امید آن روزی که تمامی آن بنده های گنهکار که فکر می کنند راه ظلم و جور بر مردم راه حق است توبه کنند و در این ماه خالص و ناب باز به درگاه پرودگار عالم برگردند تا شاید مورد عفو خدا و بنده های ستمدیده خدا قرار گیرند آمین .
اما پس از چند ماه ننوشتن و دلتنگی برای نوشتن سر انجام در این ماه عزیز که سرشار از معرفت و ربوبیت است تصمیم به نگاشتن چند خطی گرفتم .
پس گرفتن حکم سنگین از طرف قاضی که شامل ننوشتن هم شد توان تحمل و ننگاشتن را به هیچ عنوان در کنار دیگر حکم هایم نداشتم و به همین دلیل با راه اندازی تارنمای جنبش قلم تمصیم گرفتم تا بزرگترین نه را به این حکم بدهم و همچنان در راه خود که فکر میکنم صد در صد راه حق هست ادامه بدهم .
جنبش قلم جنبشی است که در ورای سکوت حنجره خود که اجازه ی فریاد زدن را ندارد بلندترین غریوها را با در دست گرفتن قلم به صدا در بیاورد.
اکنون که بسیاری از دوستان و همرزمانم در زندان هستند این وظیفه را بر خود واجب قطعی دیدم تا هرگز از راهی که برگزیده ام دست برندارم و با خلوص نیت اعلام کنم که همواره اگر این چند ماه سکوتی بوده است نه به خاطر مصلحت بلکه به دلیل فشار های بی اندازه ی حکومت بوده است . من همانطور که در نوشته های قبلی خود اعلام کرده بودم بار دیگر اعلام می کنم که تا آخرین نفس که توان حضور در این راه را داشته باشم حضور خواهم داشت و هرگز این راه را به هیچ متاعی نخواهم فروخت .
اما به دلیل حکم نا عادلانه ای که برایم صادر شده است و من را از هر گونه نگاشتن محروم کرده است فعلا مصلحت را بر این دیدم که به طور ناشناس بنگارم تا در روز مناسب از این ناشناسی شناس گردم و بدانند آنانکه ما را با زور و قدرت می خواهند مهر سکوت را بر دهانمان بکوبند هیچ گاه در این راه موفق نبودند و نخواهند بود .
اما آخرین سخنم در این مطلب دعایی است در این ماه مبارک تا شاید به زودی زود شاهد آن باشیم آمین
اللهم کل فک اسیر ، الهی آمین
اما پس از چند ماه ننوشتن و دلتنگی برای نوشتن سر انجام در این ماه عزیز که سرشار از معرفت و ربوبیت است تصمیم به نگاشتن چند خطی گرفتم .
پس گرفتن حکم سنگین از طرف قاضی که شامل ننوشتن هم شد توان تحمل و ننگاشتن را به هیچ عنوان در کنار دیگر حکم هایم نداشتم و به همین دلیل با راه اندازی تارنمای جنبش قلم تمصیم گرفتم تا بزرگترین نه را به این حکم بدهم و همچنان در راه خود که فکر میکنم صد در صد راه حق هست ادامه بدهم .
جنبش قلم جنبشی است که در ورای سکوت حنجره خود که اجازه ی فریاد زدن را ندارد بلندترین غریوها را با در دست گرفتن قلم به صدا در بیاورد.
اکنون که بسیاری از دوستان و همرزمانم در زندان هستند این وظیفه را بر خود واجب قطعی دیدم تا هرگز از راهی که برگزیده ام دست برندارم و با خلوص نیت اعلام کنم که همواره اگر این چند ماه سکوتی بوده است نه به خاطر مصلحت بلکه به دلیل فشار های بی اندازه ی حکومت بوده است . من همانطور که در نوشته های قبلی خود اعلام کرده بودم بار دیگر اعلام می کنم که تا آخرین نفس که توان حضور در این راه را داشته باشم حضور خواهم داشت و هرگز این راه را به هیچ متاعی نخواهم فروخت .
اما به دلیل حکم نا عادلانه ای که برایم صادر شده است و من را از هر گونه نگاشتن محروم کرده است فعلا مصلحت را بر این دیدم که به طور ناشناس بنگارم تا در روز مناسب از این ناشناسی شناس گردم و بدانند آنانکه ما را با زور و قدرت می خواهند مهر سکوت را بر دهانمان بکوبند هیچ گاه در این راه موفق نبودند و نخواهند بود .
اما آخرین سخنم در این مطلب دعایی است در این ماه مبارک تا شاید به زودی زود شاهد آن باشیم آمین
اللهم کل فک اسیر ، الهی آمین
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر