۱۳۹۰ شهریور ۱۳, یکشنبه

زندان یک زندان نیست


در تلاطم تمامی این حادثه ها فهمیدم که چه در زندان و چه در بیرون زندان آزادی به این نیست که در بیرون یک حصار قرار داشته باشی ، اگر چه این طرف حصار نسبت به آن طرف فرق چندانی ندارد اما به هر حال آزادی به معنای قرار گرفتن بیرون حصار نیست .
زندان را میتوان به این عنوان برداشت کرد که خلوتگاه یاران خالص و مخلص خاص این وطن است اگر چه باز هم توان دیدن این خلوتخانه را همان هایی که باعث به وجود آمدنش شدن را ندارند ولی بهرحال زندان فقط به این معنا تلقی نمی شود که دور از رخدادها قرار گرفته باشی و از تو هیچ یاد و نشانی نباشد .
به هر حال دوستان و یاران و همرزمان در بندم هر روز خود را با این امید پشت میله ها می گذرانند که رفاه من و تو را تامین کنند و در پس این همه حادثه هایی که بر آنها گذشته است تو به خود آیی و از این خواب که تو را به همراه خود برده است بیدار کنند.
اگر کمی آنطرف تر را بنگری خواهی دید که در جبهه ی مقابل چنان به دست و پا افتاده اند که هر گونه شده من و تو را نگذارند از این خواب بیدار شویم و به فردای روزگار خویش بیاندیشیم . اکنون وقت بیداری است همان بیداری که در دیگر کشورها رخ داد و به ثمر هم رسید ، پس هرگز این فکر را به ذهن خود خطور ندهید که بعد از این همه هزینه ما به نتیجه نخواهیم رسید همانطور که دیگر مردمان این کره خاکی توانستند من و تو هم میتوانیم فقط کافی است کمی صبورتر و استوارتر از قبل باشیم تا نشان دهیم که اگر خاکستری به آتش تبدیل شد آن آتش کماکان روشن است و شعله هایش به زودی همه جا را فرا خواهد گرفت .
باید فکر خود را بکار گیریم و در حرکت های بعدی کاملا هوشمندانه و زیرکانه در میدان قرار گیریم منظورم به نزدیکترین انتخابات پیش رو است امیدوارم که بهترین کار ممکن انجام شود در حال حاضر برای نتیجه گیری و یا قضاوت زود است به مرور زمان با نزدیک شدن به این روز خواهیم فهمید که چه باید کرد حضور یا عدم حضور .......
نویسنده : زندانی نام آشنا
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر