۱۳۹۰ دی ۳۰, جمعه

حتما باید اتفاقی بیافتد!

چرا هر بار که برای یک زندانی اتفاقی می افتد نام او سرتاسر سایت ها و خبرها را می گیرد . منظورم همان دلاورانی است که در مدت متولد شدن حکومت آخوندی اسلامی در طی این سی و اندی سال در بند زندان ها هستند و هیچ نامی از آنها شنیده نمی شود .
اما اگر اتفاقی برای او بیافتد از او آنچنان یاد می کنند که انگار در طی بی خبری از آن زندانی همیشه پیگیر خبرهای او بوده اند بهتر است اینگونه بگوییم که آیا نباید نام تمام کسانی را که همواره برای ساختن این مرز و بوم در زندان ها گم شده است را هرزگاهی هم که شده یاد کنیم و آنها را در ذهن ها برجسته کنیم .
اگر فردی دستگیر شود در روزهای آغازین آنقدر از خبر کولاک می کنند که دیگر جایی را برای دیگری نمی گذارد ولی همین که چند روز از همین خبر می گذرد او را نیز بدست فراموشی می سپارند تا روزی دیگر که اتفاقی برای او بیافتد و او را دوباره در صدر اخبار قرار دهند . البته این راه و رسم روزنامه نگاری وخبررسانی است اما گله ی من از این است که آیا نباید گهگاهی از این نام ها یاد شود و آنها را تبلور این حرکت ها دانست .
چند صباحی است که از ماهان محمدی ، رسول بداغی ، عماد بهارور ، اسماعیل صحابه ، علی ملیحی ، قاسم شعله سعدی ، امیر خرم ، فرید طاهری ، احمدرضا یوسفی ، امین زاده ، عرب سرخی ، احمد رضا احمد پور،حسن اسدی ، بابک داشاب ، جواد علیخانی ، سعید متین پور ، مهدیه گلرو ، بهاره هدایت ، و بسیاری از افراد دیگر که دست به فراموشی گذاشته شده تا چه شود که اتفاقی برای اینها یا کسانی دیگر بیافتد که در صدر اخبار باشند خبری نیست  .
آیا تلاش های این افراد برای رسیدن به اهدافشان که خواسته های مردم در صدر آنها بوده است کم بوده است که این گونه ناسپاسی می کنیم و یادی از آنها نمی کنیم . شاید بگویید که ما در حد توان وظیفه خود را انجام داده ایم اما اینکه به یکباره نام آنها فراموش میشود نشان از کم کاری ماست .
به هر حال بیایید تحولی در خود بوجود آوریم و از این روزها استفاده کنیم و باری دیگر نام همه را با بیان کردن یک مقاله ، خاطره و یا هر چیز دیگر زنده کنیم تا بدانند آنانکه در زندان های دژخیمان نظام هستند نامشان نه تنها زنده است بلکه راه و هدفی را که دنبال کرده اند هستند کسانی که دنباله رو آنها باشند .

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر