عجب روزگاری شده هر کسی در پی حذف دیگری برای بالابردن جایگاه خود شده است . نگوئید که نه واقعا به شعور و عقلتان شک می کنم . هر چه گشتم یک آدم صادق و راستگو و روراست پیدا نکردم . مهم نیست این هم نیز همانند دیگر گذشته ها خواهد گذشت .
در دنیای سیاست که دیگر جای هیچ شک و شبهه ای نیست در هر گوشه ای را که می نگری عده ای به دنبال پست و مقام به دنبال هم می دوند در آخر این دوندگی چه خواهد بود الله و اعلم .هر چه دویدند برای رستگاری خود در خواستگاه مردم نبود در طول فعالیت های سیاسی واقعا نمی توانم اسم یک نفر حتی یک نفر را به زبان بیاورم که برای خلق خدا خدمت کرده باشد . هر چه جنایت و ظلم و ستم که شده است معلوم نیست به کدام حافظه سپرده شده است . اگر کسی هست که تنها و تنها یک اسم را بیان کند از سر صدق و صفا بسم الله .
دنیا دنیای بی رحمی شده است البته دنیا بی رحم نشده است ما هستیم که بی رحم شده ایم و برای رسیدن به خواسته های خودمان بی رحمی را به حد اعلی خود در این دنیا رسانده ایم . واقعا می توانم به صراحت بیان کنم که خسته شده ام و بریده ام نه از زندگی بلکه از این مردم دو رو و بی معرفت . ای کاش اندکی معرفت هم در راه سیاست خرج می شد تا الانِ دنیا را نمی دیدیم . واقعا توان ادامه دادن را می توان داشت با این همه نیرنگ و ریا ؟ پس مردم در کجای این روزگار قرار دارند ، نمی توانم بگویم که متاسفم چونکه خود من هم جز همین مردم هستم . هر چه گویم گوش شنوایی نیست . روزها پس روزها آمدند و رفتند اما یک روز را به کام مردم پیدا نکردم . همیشه آرزو داشتم که فقط یک روز فقط یک روز را بدون فکر به این زندگی که خودمان برای خودمان آن را ساخته ایم داشته باشم اما هر چه گشتم و هر چه کردم واقعا نشد .
چه موقع می خواهیم از این خواب بیدار شویم نمی دانم . این یک بیانیه ، مقاله ، خبر نیست بلکه یک درد دل واقعی است که آن را به چشم خودم دیدم و آن را لمس کردم، ای کاش به جای این همه نیرنگ و ریا کمی صداقت وجود می داشت. دنیا واقعا به رنگ سبز و آبی دیده می شد همه برای یکدیگر تلاش می کردند و آن یکی برای آنکه دیگری پیشرفت کند همه ی هم و غم خود را برای آن میگذاشت واقعا میشود !!!!!!!!!!!!! و دیگر هیچ ...........
در دنیای سیاست که دیگر جای هیچ شک و شبهه ای نیست در هر گوشه ای را که می نگری عده ای به دنبال پست و مقام به دنبال هم می دوند در آخر این دوندگی چه خواهد بود الله و اعلم .هر چه دویدند برای رستگاری خود در خواستگاه مردم نبود در طول فعالیت های سیاسی واقعا نمی توانم اسم یک نفر حتی یک نفر را به زبان بیاورم که برای خلق خدا خدمت کرده باشد . هر چه جنایت و ظلم و ستم که شده است معلوم نیست به کدام حافظه سپرده شده است . اگر کسی هست که تنها و تنها یک اسم را بیان کند از سر صدق و صفا بسم الله .
دنیا دنیای بی رحمی شده است البته دنیا بی رحم نشده است ما هستیم که بی رحم شده ایم و برای رسیدن به خواسته های خودمان بی رحمی را به حد اعلی خود در این دنیا رسانده ایم . واقعا می توانم به صراحت بیان کنم که خسته شده ام و بریده ام نه از زندگی بلکه از این مردم دو رو و بی معرفت . ای کاش اندکی معرفت هم در راه سیاست خرج می شد تا الانِ دنیا را نمی دیدیم . واقعا توان ادامه دادن را می توان داشت با این همه نیرنگ و ریا ؟ پس مردم در کجای این روزگار قرار دارند ، نمی توانم بگویم که متاسفم چونکه خود من هم جز همین مردم هستم . هر چه گویم گوش شنوایی نیست . روزها پس روزها آمدند و رفتند اما یک روز را به کام مردم پیدا نکردم . همیشه آرزو داشتم که فقط یک روز فقط یک روز را بدون فکر به این زندگی که خودمان برای خودمان آن را ساخته ایم داشته باشم اما هر چه گشتم و هر چه کردم واقعا نشد .
چه موقع می خواهیم از این خواب بیدار شویم نمی دانم . این یک بیانیه ، مقاله ، خبر نیست بلکه یک درد دل واقعی است که آن را به چشم خودم دیدم و آن را لمس کردم، ای کاش به جای این همه نیرنگ و ریا کمی صداقت وجود می داشت. دنیا واقعا به رنگ سبز و آبی دیده می شد همه برای یکدیگر تلاش می کردند و آن یکی برای آنکه دیگری پیشرفت کند همه ی هم و غم خود را برای آن میگذاشت واقعا میشود !!!!!!!!!!!!! و دیگر هیچ ...........
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر